قمري كه بايد سياره مي شد


 

نويسنده: رالف لورنز و كريستوفر سوتين
ترجمه: سيد محمدرضا فاطمي دزفولي



 
تيتان بزرگ ترين قمر زحل را به دشواري مي توان فقط قمر ناميد؛ جوي ضخيم تر از جو زمين دارد و در سطحي كه به همان اندازه متفاوت است.

هنگامي كه تصاوير فضاپيماي كاسيني از تيتان دريافت شد، اگر منشأ ارسال آنها را نمي دانستيم ممكن بود تصور كنيم عكس هاي جديدي از كره ي زمين يا مريخ است. بعضي از افراد اتاق كنترل در اين عكس ها سواحل كاليفرنيا را مي ديدند و بعضي ريويراي فرانسه را. حتي يك نفر مي گفت منظره ي عمومي بزرگ ترين قمر زحل شبيه حيات خلوت خانه ي او در توسان است! پس از آن كه كاوشگر هويگنس از فضاپيماي كاسني جدا شد مدت سه هفته در راه بود تا به تيتان رسيد. آن هايي از ما كه مشتاقانه اين كاوشگر را زير نظر داشتند احساس شخصي عميقي نسبت به آن پيدا كرده بودند. ما نه تنها قسمت عمده اي از سابقه ي حرفه اي خود را صرف اين مأموريت كرده بوديم، چون بلكه دستگاه ها و ابزارهاي دقيق آن را نيز آماده ي بهره برداري كرده بوديم، نگران چگونگي طرز كار آن ها بوديم زيرا مي دانستيم كه بايد در محيطي كاملاً غريب و ناشناخته كار كنند.
ما تصور مي كرديم كه تيتان بايد شبيه يكي از اقمار بزرگ سيارات بيروني منظومه ي شمسي،‌ مانند كاليستو يا گانيمد، باشد كه اولي پوشيده از گودال هاي برخوردي و دومي پر از شيار است و هر دو از قمرهاي مشتري اند. بنابراين در صبح روز 25 دي 1383/ چهاردهم ژانويه 2005، عكس هاي دريافت شده از تيتان درمراكز فضايي اروژا در دارمشتات آلمان حالتي به طور مساوي آميخته از شادي و بهت به وجود آورد.
هيچ كس از ما انتظار نداشت كه منظره ي سطح اين قمر تا اين اندازه شبيه زمين باشد. هنگامي كه هويگنس با چتر به طرف پايين سرازير مي شد، تصاويري كه از تيتان مخابره مي كرد مجاري انشعاب هاي متعدد رودخانه اي را نشان مي داد كه مسير جريان هاي ناشي از باران آن ها را قطع مي كردند. كاوشگر در محلي فرود آمد كه پوشيده از سنگريزه هاي مرطوب به جامانده از سيلابي تند بود كه ظاهراً به تازگي جاري شده بود. آن چه تيتان را بيگانه مي كرد دير آشنايي آن بود. اكنون بيش از شش سال از آن زمان گذشته است و ما وقت داشته ايم تا يافته هاي كاوشگر را منظم كنيم و آنچه را كه كاسيني با 60بار دور زدن در مداري حلقه مانند به دور زحل به دست آورده به آن ها اضافه كنيم تا همه يك پارچه شوند. تيتان از عطارد بزرگ تر، از مريخ پوياتر،‌ و جوش از جو زمين ضخيم تر است. سطح آن را فرايندهاي دگرگون ساز زمين شناختي شكل داده اند و متان در آن همه نقشي را دارد كه آب بر روي كره ي زمين دارد. در اين قمر، متان از درياچه ها تبخير مي شود، ابر تشكيل مي دهد، به صورت باران مي بارد، و دوباره به درياچه ها باز مي گردد. اگر جو تيتان كمي اكسيژن داشت و درجه حرارت آن 180 درجه سانتي گراد نبود،‌ در آنجا حس مي كرديد كه درخانه ي خود هستيد!

درياهايي از ماسه، درياهايي از متان
 

پيش از مأموريت كاسيني، تصور ما از تيتان بسيار يك جانبه بود. هنگامي كه در سال هاي 1359 و 1360 فضاپيماهايي در پروازهاي خود از كنار تيتان گذشتند، اين كره را فقط به صورت توپ بيلياردي نارنجي رنگ با پوششي ازنزم (1) ديدند. بهترين نقشه هاي مقدماتي، كه رصدخانه هاي فروسرخ در سالهاي ميانه دهه ي 1370 تهيه كردند، اين قمر را داراي مناطق مبهم تاريك روشن نشان مي دادند. در آن هنگام، برخي از دانشمندان از سطح تيتان و جو آن به گونه اي ياد مي كردند كه گويي همين يافته هاي ناچيز و تصاوير مختصر، معرف كل آن است. اما اين كلي گويي ها در برابر اطلاعات جديد رنگ باخته است. اكنون بايد به درياهاي ماسه اي در عرض هاي جغرافيايي پايين، يا وضع جو در بالاي قطب شمال در تابستان اين قمر، يا روي ابري در منطقه ي درياچه ي جنوبي آن اشاره كنيم. در پهنه ي عرض هاي جغرافيايي كم تيتان چشم اندازي شامل تپه هاي ناهموار درخشان و جالب ترين صحراي وسيع آن موسوم به زاندو همراه با درياهاي تيره رنگ ماسه ديده مي شود. اين قسمت هاي تيره را ممكن است ناظران با درياهايي از مايع اشتباه كنند(اخترشناسان هميشه دچار اين وسوسه بوده اند كه پهنه هاي تيره را «دريا» بنامند و درياهاي ماه مثال بارز آن است). در اينجا تپه هاي ماسه ي روان در كره ي زمين، در طول ده ها و حتي صدها كيلومتر در سطح تيتان گسترده شده اند. ماسه هاي تيره رنگ تيتان مانند ماسه هاي زميني، كه از مواد معدني سيليكاتي ساخته شده اند، نيستند بلكه از هيدروكربن ها هستند و به توده هايي از دانه هاي آسياب شده ي قهوه شباهت دارند.
^مدار گرد كاسيني و كاوشگر هويگنس، كه از آن فرود آمد، باعث شدند تا انسان براي نخستين بار سطح واقعي تيتان را ببيند. پس از آن معلوم شد سطح تيتان با ساير اعضاي منظومه ي شمسي تفاوت بسياري دارد. هويگنس منظره اي از قلوه سنگ هايي به بزرگي يك مشت ديد كه روي ماسه ي مرطدب پخش شده بودند. مدور بودن اين سنگ ها احتمالاً بر اثر فرسايش حاصل از سيلابي از مايع(احتمالاً متان) است.

در اطراف قطب هاي تيتان، درياچه هاي كوچكي ازهيدروكربن هاي مايع يافت مي شوند كه عبارت اند از چاله هايي با شيب تند و با محيطي معادل چند ده كيلومتر. اين درياچه ها گودال هاي كم عمقي اند كه يكي از آن ها به نام انتاريولاكوس از درياچه ي هم نام خود در كره ي زمين، يعني درياچه ي انتاريو در كانادا، كمي بزرگ تر است، و نيز دريايي به نام كاركن كه به بزرگي درياچه ي خزر است. به نظر مي رسد سطح اين درياچه با زمان تغيير مي كند. بين مناطق صحرايي حاره اي و نواحي مرطوب قطبي، عرض هاي مرموز و عجيب مياني جغرافيايي قرار گرفته اند كه منظره اي كاملاً فرسايش يافته دارند و نشانه هاي آشكار جريان مايع در آن ها ديده مي شود.
پس از ملاقات ويجر با تيتان، كارشناسان علوم سياره اي دريافتند كه اين قمر با ابرها، باران، و درياهاي خود بايد يك چرخه ي متاني شبيه چرخه ي آب زمين داشته باشد. اين گمان تا حدي بر اساس مشاهده بود: دماي سطح تيتان بسيار نزديك به نقطه ي سه گانه ي(2) متان بود؛ درست همان طور كه دماي زمين به دماي سه گانه ي آب نزديك است. در اين دما حالت هاي گاز، مايع و جامد مي توانند با هم وجود داشته باشند. آيا اين پديده به اين معناست كه انتقال حرارت در ميان حالات سه گانه ي ماده ي دماي تيتان را تنظيم مي كند يا اين تنظيم به طور تصادفي انجام مي گيرد؟ به نظر مي رسد كه نخستين نشانه ي مناسب براي چنين تجزيه و تحليلي با تلسكوپ هاي مستقر روي زمين در سال هاي آخر دهه ي 1990/1370 به دست آمد: ابرهاي زودگذر در ارتفاعاتي مشاهده شد كه پيش بيني مي كرديم متان بايد در آنجا به حالت تراكم در آمده باشد. در رصدهاي دقيق تر كه به كمك تلسكوپ و بعداً با كاسيني انجام داديم توانستيم اين ابرها را در حال فعاليت ببينيم. آن ها مانند ابرهاي زميني كومولوس كپه كپه مي شدند و به بالا مي رفتند و بعد از پراكنده شدن به باراني قطرات ريز تبديل مي شدند. در بعضي جاها كاسيني مشاهده كرد كه پس از عبور از ابرها از بالاي سطح تيتان رنگ آن تيره شده كه شايد اين پديده نشانه ي بارش باران را مشاهده نكرده ولي عكس هاي هوايي كه هويگنس گرفته جاي شكي باقي نمي گذارد كه دست كم قسمت هايي از سطح تيتان تخت تأثير باران و جريان سريع مايع شكل گرفته است.
محل فرود كاوشگر در ده درجه اي جنب خط استواي تيتان در كنار تپه هايي درخشان و پوشيده از يخ و وسط درياي وسيعي از ماسه است. چشم انداز محل فرود نشان مي دهد كه در فاصله ي دوري از آن دو تپه ي ماسه اي بزرگ قرار دارد اما نزديك و اطراف اين محل پوشيده از قلوه سنگ هاي گرد است كه روي ماسه پراكنده شده اند و بيشتر آن را شبيه بستر رودخانه مي كند. دستگاه نفوذسنجي، كه لورنز(يكي از دو نويسنده ي مقاله) دوازده سال پيش از همين مأموريت ساخته بود، در سطح تيتان كار گذاشته شد و خواص مكانيكي خاك آن را اندازه گيري كرد و نشان داد كه اين خاك تا اندازه اي نرم و چسبناك، شبيه ماسه ي مرطوب يا رس، است. دماسنج ها نشان مي دادند كه حرارت آن چنان به سرعت در اطراف كاوشگر از دست مي رود كه گويي سطح خاك را رطوبت فرا گرفته است؛ درست مانند وقتي كه در ساحل دريا يك انگشت خود را در ماسه هاي مرطوب فرو مي بريم، اين انگشت از انگشت ديگري كه در ماسه ي خشك باشد سرماي بيشتري حس مي كند. كارهاي اخير نشان مي دهند كه ممكن است بخار متان روي دوربين فيلم برداري هويگنس در محيطي سرد متراكم شده و تصويري را نشان داده باشد كه حاكي از نوعي ويژه از انعكاس نور از دانه هاي شبنمي است كه در اطراف ميدان ديد دوربين در حال ريزش بوده اند. اين نخستين فيلم برداري از نزديك از ماده اي مايع در دنيايي غير زميني است.
^در مأموريت ويجرا در سال 1989/1368 دانشمندان ناچار بودند بين پروازي از نزديك بر فراز تيتان يا ملاقاتي احتمالي با پلوتون يكي را انتخاب كنند. آن ها پرواز بر فراز تيتان را برگزيدند و آن چه ديدند، به قول دانشمندان، يك« توپ تنيس كركي بدون درز»بود! گروه ويجر2 تصميم گرفت از تيتان را برگزيدند و آن چه ديدند، به قول تصوير دريافتي نااميد كننده بود، دستگاه فروسرخ و فرا بنفش و راديويي كه در ويجرا نصب شده بود آشكار كردند كه قسمت اعظم جو آن نيتروژن است و در اين شرايط ابرهاي متاني، باران حتي اقيانوس ممكن است تشكيل بشود. بسياري از اسرار در زير پوشش نزم آلود آن پنهان بود.

وحشي گري يك سياره
 

برخي از فرآيندهاي زميني در مقياسي شديدتر در ساير اجرام منظومه ي شمسي وجود دارد. در تيتان پديده اي شبيه چرخه ي آب روي زمين، و در سياره ي زهره پديده اي مشابه اثر گلخانه اي ديده مي شود. انرژي روي زمين براي تبخير كردن حدود يك متر آب در سال كافي است. جو زمين فقط مي تواند معادل دو سانتي متر از رطوبتي را كه به شكل ابر و باران در مي آيد در خود نگاه دارد؛ بنابراين مشخصه ي عمده ي هوايي زمين بارش چند سانتي متر باران رگبار هر يك يا دو هفته است. روي تيتان، تابش ضعيف خورشيد فقط باعث تبخير تقريباً يك سانتي متر مايع از سطح آن در سال مي شود. اما جو آن مي تواند معادل 10 متر مايع را در خود نگاه دارد. بنابراين مشخصه ي هواي تيتان ريزش پي در پي باران هايي سنگين است كه موجب جريان يافتن سيل هاي بزرگ مي شود ولي اين دوره هاي باران را دوره هاي چند قرني خشكسالي از هم مجزا مي كنند. محل فرود آمدن هويگنس احتمالاً گذرگاه سيلي خروشان بوده كه ممكن است يك ماه يا هزار سال پيش اتفاق افتاده باشد. چرخه ويران گر تيتان تصوير فوق العاده اي است از آن چه ممكن است بر اثر گرم شدن جهاني روي كره ي زمين پيش آيد؛ هنگامي كه لايه ي پاييني جو زمين، يعني گشت كره، گرم مي شود رطوبت بيشتري در خود نگاه مي دارد و در اين حال هم بارش باران هاي سنگين هم خشكسالي را تشديد مي كند. روي كره ي زمين،‌ مناطق استوايي تحت تأثير جريان جوي هدلي هستند؛ يعني هواي گرم از استوا بالا مي رود و از آنجا به طرف قطب ها به حركت در مي آيد. اين جريان را حركت وضعي سياره برش مي دهد و در عرض جغرافيايي 30 درجه دوباره به سطح زمين فرود مي آيد. از آنجا كه اين جريان جوي خشك است اغلب كويرهاي كره ي زمين در اين عرض جغرافيايي يافت مي شوند ولي حركت وضعي تيتان بسيار كند است؛ فقط15 روز يك بار. بنابر اين جريان جوي مشابه از عرض هاي جغرافيايي ميانه، كه تابستان خود را مي گذرانند، شروع شده و در نواحي قطبي، كه در زمستان به سر مي برند، پايان مي يابد. از آنجا اين نتيجه ي كلي را مي گيريم كه همه ي مناطق استوايي تيتان در خشكي به سر مي برند و از اين روست كه درياهاي وسيع ماسه در نزديكي خط استوا متمركز شده اند. با اين كه تيتان بسيار سردتر از زمين است، نوسانان عمودي دماي آن شبيه زمين است. لايه ي گشت كره ي جو آن با پديده اي شبيه اثر گلخانه اي گرم مي شود و دما با افزايش ارتفاع كاهش مي يابد. لايه بعدي لايه ي پوش كره است كه با جذب پرتوهاي خورشيد گرم مي شود. در حالي كه روي زمين ازن جذب كننده ي پرتوهاي خورشيد است در تيتان نزم تيره اي اين دنيا را در برگرفته است. آن چه درعلوم مرتبط با تيتان به طور مكرر تأييد مي شود، فيزيكي آشنا در محيطي با موادي نا آشناست.
براي بررسي اين نزم، كاسيني هنگام عبور از فراز تيتان در ارتفاع 1000 كيلومتري از آن نمونه برداري كرد. پيش تر كاسيني تصور مي كرديم اين نزم بايد شامل مقادير چشمگيري مولكول هاي هيدروكربن هاي سبك، مانند اتان با وزن مولكولي 30، باشد ولي برخلاف انتظار ما كاسيني نشان داد كه مقادير فراوان از مولكول هاي سنگين آلي در اين نزم يافت مي شود كه عبارتند از بنزن، آنتراسين و ماكرو مولكول هايي با وزن مولكولي 2000 يا بيشتر. اين مواد با كنش نور خورشيد بر متان موجود در جو تيتان تشكيل شده و به احتمال قوي در ابتدا به صورت دانه هاي درشتي به طور تصادفي شكل گرفته و بعداً در سطح تيتان گرفته و درياهاي ماسه را تشكيل داده است اما اين كه چگونه اين اتفاق رخ داده است هنوز معلوم نيست.
^منظره اي از جزئيات درياي كاركن كه جزاير و تخته سنگ هاي ساحلي و ساير عوارض را نشان مي دهد و يادآور درياهاي كره ي زمين است.

سانحه ي سرنوشت ساز
 

همراه با چرخه ي كوتاه مدت آب، كه به كمك انرژي خورشيدي انجام مي گيرد، چرخه ي درازمدتي نيز براي آب روي كره ي زمين وجود دارد كه صفحات زمين ساختي آن را ايجاد مي كنند. اين چرخه شامل مبادله ي آب ميان درون و سطح زمين است. طي صدها ميليون سال، آب از لكه هاي داغ آتشفشاني و تيغه هاي كف اقيانوس ها به بيرون جاري شده و دوباره از مناطق فرورانشي، يعني محلي كه صفحات پوسته اي به هم برخورد مي كنند، به داخل زمين برگشته است. اگر چنين چرخه اي وجود نمي داشت آب به يكي از اجزاي سازنده ي جو تبديل مي شد بالاخره در فضاي لايتناهي ناپديد مي شد.
درباره ي تيتان چه مي توان گفت؟ حاصل فعل و انفعال هاي نورشيميايي كه به سبب نيروي خورشيد در لايه هاي جو تيتان انجام مي گيرد و منجر به مصرف متان براي توليد حدي مي شود كه طي چند ميليون سال همه ي متان موجود در جو و سطح آن بايد به پايان برسد، مگر اين كه دوباره از جاي ديگري تأمين شود. بنابراين تيتان بايد ذخايري از متان در زير سطح خود داشته باشد كه كمبود اين گاز را در جو آن جبران مي كنند؛ اين شباهتي تقريبي با چرخه ي دراز مدت آب.
^تلألو نور خورشيد بر درياي كاركن آن طور كه تصوير بردار كاسيني با پرتو فروسرخ در تابستان گذشته ديده است. درياچه به مدت 15 سال در تاريكي زمستان فرو رفته بود و در مرداد سال گذشته وارد بهار شد.

فضايپماي كاسيني هيچ گونه نشانه اي از وجود لكه هاي داغ آتشفشاني يا صفحات زمين ساختي روي تيتان نديده است، ولي دست كم دو منطقه را كشف كرده كه شبيه محل گدازه هاي منجمد آتشفشاني بوده اند. اين مناطق هوتي آركوس و توي رجيو نام دارند. آن ها درنور نزديك به فروسرخ روشن تر از ساير مناطق تيتان به نظر مي رسند و اين نشان مي دهد از تركيبات جداگانه اي ساخته شده اند. بنا به نظر بعضي از دانشمندان اين ماده ي روشن روپوشي از انيدريد كربنيك يا آمونياك منجمد و حاصل يك انفجار است ولي تركيبات و منشأ آن همچنان رازي باقي مانده است. نشانه اي ديگر از فعاليت هاي زمين شناختي، نبود كامل گودال هاي برخوردي است كه علامت پوشانده شدن آن ها با آتشفشان با پديده اي مشابه است. اگر شمار گودال هاي برخوردي را در نظر بگيريم قدمت سطح تيتان بين 700 تا يك ميليارد سال خواهد بود.
به سبب نبود صفحات زمين ساختي در تيتان، چرخه هاي داخلي آن به طور مداوم اتفاق نمي افتد(برعكس كره ي زمين) ولي به هر حال متناسب با وضع آن عمل مي كنند. براي بازسازي تاريخ تيتان مي توان فرض كرد كه رها شدن متان از درون اين قمر و ورود آن به جو در سه دوره انجام گرفته است: تشكيل تيتان در 45 ميليارد سال پيش، بروز انتقال گرمايي در داخل خسته در 25 ميليارد سال پيش، و بروز انتقال حرارت

طي ميلياردها سال در پوسته ي يخي، آخرين رويداد، كه نشان از فوران آتشفشاني عظيمي در سرتاسر تيتان دارد، بسيار شبيه سانحه ي ناگهاني است كه يك ميليارد سال پيش در زهره اتفاق افتاده است. بلافاصله پس از ورود متان، سطح اين قمر بايد مرطوب تر از حالا شده باشد. در فواصل زماني ميان اين اتفاقات، تيتان از نظر زمين ساختي آرام بوده و متان از داخل آن به آرامي و در بهترين حالت به صورت قطرات ريز جريان داشته است. چنين مدلي نه تنها تعداد نسبتاً كم گودال ها بلكه تركيب ايزوتوپ هاي موجود در جو آن را توجيه مي كند. بر اساس پيش بيني مدل هاي رياضي در زير سطح تيتان ممكن است، مانند ذخاير عميق متاني، اقيانوسي از آب مايع هم وجود داشته باشد. اندازه گيري هاي الكترونيكي هويگنس نشان داد كه لايه اي از مواد رساناي الكتريكي در عمق 45 كيلومتري زير سطح تيتان وجود دارد. نخستين ماده ي مورد نظر آب است. براساس اندازه گيري هاي رادار كاسيني پوسته ي تيتان سريع تر از هسته ي آن مي چرخد؛ گويي ورقه اي مايع مانند يا طاقاني غول آسا عمل كرده است و به اين دو اجازه مي دهد كه به سرعت هاي مختلف چرخش كنند.
گرچه تجزيه و تحليل هاي اخير اين مطلب را زير سؤال برده است. متأسفانه جو تيتان مانع نزديك شدن كاسيني به سطح آن در حد لازم مي شود؛ حدي كه براي بررسي مغناطيسي ثانوي، كه زحل بايد بر اقيانوس هاي قمرهاي سياره هاي مشتري مانند بسيار فعال اند. در حالي كه دانشمندان هنوز درباره ي امكان آشكار سازي ميدان هاي ثانوي بحث و جدل دارند، طرح هايي براي جست و جوي علايم مغناطيسي تهيه كرده اند و همچنين گشودن راز اغتشاشات ميدان جاذبه ي تيتان در برنامه ي كار ده سال آينده ي آن ها قرار دارد.
^مسير رودخانه ها كه ممكن است بر اثر جاري شدن متان مايع از ارتفاعات(حدود 200 متر) به طرف بستر درياچه ها(كه اكنون خشك اند)حفر و ايجاد شده باشد. شكل انشعابات نشان مي دهد كه سطح تيتان در معرض باران متان بوده است. اين تصوير را كاوشگر هوينگس هنگامي گرفت كه از ميان جو تيتان در حال فرود بود.

عصرهاي يخ بندان در تيتان
 

علاوه بر الگوهاي آب و هوايي، كه با گردش فصل ها و دگرگوني هاي جوي در دوران هاي زمين شناسي پديد مي آيد، هم كره ي زمين و هم تتيان تغييرات اقليمي بسياري بازه هاي زماني ده ها هزار و ميليون ها سال را تحمل كرده اند. دانشمند اسكاتلندي، جيمز كرول، در قرن نوزدهم نخستين بار دريافت كه نيروي جاذبه وارد شده از سوي ساير سياره ها بر كره ي زمين تمايل محور و مدار آن را به آرامي تغيير مي دهد؛ در نتيجه شدت گرماي دريافت شده از خورشيد هم تغيير مي كند و چرخه ي عصر يخبندان از همين جا ناشي مي شود. در اوايل قرن بيستم، زمين شناس صرب، ميلوتين ميلانكوويچ، اين نظريه را تصحيح كرد.
روي تيتان، تابستان نيم كره ي جنوبي كوتاه تر و شديد تر از آن نيم كره ي شمالي است؛ زيرا مدار حركت زحل و در نتيجه تيتان به دور خورشيد بيضي است. در ميانه ي فصل تابستان نيم كره ي جنوبي، تيتان تقريباً 10درصد به خورشيد نزديك تر است. اين بي تفاوتي در فصل ها باعث رانده شدن تركيبات فرار مانند متان و اتان، از جنوب به شمال مي شود كه در حال حاضر درياها و درياچه هاي بيشتري دارد. با اين همه، در زمان طولاني وضع قطب هاي تيتان و مدار زحل نسبت به يكديگر تغيير مي كند. در مدت 30000 سال تابستان هاي شمال سخت خواهند شد.
^چگالي تيتان نشان مي دهد كه نيمي از اين قمر از سنگ(هسته ي آن) و نيم ديگرش از آب و روپوشي از هيدروكربن ها ساخته شده است. مدل ها پيش بيني مي كنند كه 50 كيلومتر فوقاني طبقه اي به اندازه ي كافي گرم و انعطاف پذير است كه بتواند انتقال آرام حرارت را تحمل كند. در زير آن ممكن است اقيانوسي از آب مايع مخلوط با آمونياك وجود داشته باشد و عمق اين اقيانوس ممكن است صدها كيلومتر باشد كه شايد در گذشته عميق تر از اين هم بوده است. به نظر بعضي از دانشمندان اين اقيانوس ممكن بوده است حيات را در خود نگاه دارد.

درياچه هاي شمال خواهند خشكيد و درياچه هاي جديد در جنوب پديدار خواهند شد. اين هم علت ديگري است كه تيتان بيش از آن كه قمري يخ زده باشد سياره اي زمين مانند است.
يافته هاي عجيب و در عين حال آشناي كاسيني از مناظر تيتان، دانشمندان را وادار كرد با ديدگاه جديدي زمين را بررسي كنند. مثلاً قرار گرفتن تپه هاي ماسه ي روان در بيابان هاي تيتان شبيه همان در بيابان هاي ناميبيا و صحراي بزرگ آفريقاست. در اين مناطق، تپه هاي ماسه ي روان در امتداد خطوطي در راستاي دو باد غالب قرار مي گيرند. تاكنون شبيه سازي هاي جوي براي بازسازي و تعيين جهات تپه هاي ماسه ي روان تيتان با مشكلات بزرگي رو به رو بوده است. مورد اختلاف ممكن است نشانه اي از اين باشد كه دانشمندان نحوه ي تشكيل تپه هاي ماسه ي روان را درست درك نكرده اند يا اين كه بادهاي تيتان تحت تأثير عوامل ديگري اند كه در شبيه سازي منظور نشده اند.
علاوه بر اين، با اين كه نيروي جاذبه ي تيتان ضعيف و جو آن ضخيم است و چنين شرايطي قدرت امواج را بالا مي برد، رصدها نشان مي دهند كه درياچه هاي متان پهنه هايي بي حركت و بدون امواج سطحي اند. با توجه به برداشتي كه ما از توليد امواج به كمك باد داريم اين آرامش چه معنايي دارد؟ آهنگ حركت وضعي تيتان ممكن است همراه با فصول به آرامي تغيير كند و همراه آن جو و سطح اين قمر، مانند دو چرخ دنده ي غول پيكر، يكديگر را در بالا و پايين مي چرخانند؛ پديده اي كه با درجه اي ضعيف تر در زمين نيز ديده مي شود.
به اين ترتيب، همان طور كه اغلب در كشف هاي مربوط به سيارات پيش مي آيد، يافته هاي كاسيني باعث طرح سوالات اساسي تر مي شود. مسائل دامنه دار علمي، كه درباره ي تيتان مطرح شده است، و كنش ها و واكنش هاي پيچيده ميان سطح و جو آن سرانجام منجر به سلسله ي مأموريت هايي خواهد شد و شبيه آنچه كه ناسا براي مريخ ترتيب داد. اين مأموريت ها شامل اعزام مه نشين و مه نورد ربوتي و حتي بالن است. در همان حال كاسيني هر چند هفته يك بار پروازهاي خود را به دور تيتان ادامه خواهد داد. در تابستان گذشته، اعتدال بهاري درنيم كره ي شمالي تيتان آغاز شد،‌ همچنان كه خورشيد به طرف شمال پيش مي رود، جريان هاي جوي و الگوهاي ابري در پيش چشم ما تغيير خواهند كرد. همراه با گرم شدن مناطق قطبي شمالي، كه در سرما و رخوت فرو رفته بودند، مي توانيم منتظر پديده هاي غير منتظره باشيم.
1. کلمه ي فارسي اصيل نزم( بنا به ضبط دايرة المعارف فارسي) يا نزم(بنا به ضبط فرهنگ معين) براي بيان کيفيت جو تيتان جايگزين کلمه ي haze در انگليسي شده است: توده اي از ذرات غبار و دود و غيره که تفکيک در آن از دو کيلومتر بيشتر و از يک کيلومتر کمتر باشد. نزم ممکن است داراي ذرات بخار آب باشد يا نباشد- مترجم.
2. TRIPLE POINT نقطه اي که معرف دما و فشاري است که در آن سه حالت جامد، مايع، و بخار يک جسم به حال تعادل با هم وجود دارند.
منبع: نشريه نجوم، شماره 208